برای بار دوم هم به سرزمینهای نور سفر کردم و بار دیگر به فیض دیدار شهیدان و زمینهای نبرد حق علیه باطل نائل شدم. هرچند نشد مثل اردوی بلاگ تا پلاک همه مناطق عملیاتی سر بزنیم اما تقریبا جاهای نابی مثل پاسگاه زید و چزابه که در سفر قبلی نشد برویم این بار برای زیارت رفتیم.
بین تمام مناطق عملیاتی، چزابه بیشتر از همه جا با دلم بازی کرد. نمیدونم چرا حسی که در چزابه داشتم در طلائیه نداشتم.چزابه، خیلی شهدای مظلومی دارد که در عملیات تفحص هم پیدا نشده اند. یعنی نمی شود در آن منطقه تفحص دقیقی انجام داد چرا که مین های داخل آب به این راحتی قابل خنثی شدن و یافتن نیستند. البته این دید منطقی قضیه ست. شاید هم خود شهدا خواستند که در اینجا بمانند.
شاید هم بخاطر وجود شهدای بسیار زیاد کشف نشده این منطقه باشد که همچنان حال و هوای خاصی دارد. شهید حسن باقری در تشریح این منطقه چنین میگوید: ما در چزابه به اندازه عملیات طریق القدس شهید دادیم. حدود هزار شهید در این منطقه. عراق در این منطقه صبح یک تیپ به خط می زد و بعد از ظهر یک تیپ.
روی یکی از تابلوها در چزابه نوشته بود: دلم در چزابه جا ماند.
نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]